جدول جو
جدول جو

معنی گنده خوار - جستجوی لغت در جدول جو

گنده خوار
آنکه چیزهای گندیده و فاسد بخورد
تصویری از گنده خوار
تصویر گنده خوار
فرهنگ فارسی عمید
گنده خوار
(چَ / چِ مَ زَ)
رجوع به گنده خور شود
لغت نامه دهخدا
گنده خوار
کسی که چیز های بدبو و پست (مانند شکنبه روده و غیره) خورد
تصویری از گنده خوار
تصویر گنده خوار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اندوه خوار
تصویر اندوه خوار
کسی که غصه بخورد و غم واندوه به خود راه بدهد، اندوه خورنده، یار و دوست که در غم و غصۀ شخص شریک باشد، غم خوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
هر جانوری که انرژی مورد نیاز خود را با مصرف گیاهان به دست آورد، خورندۀ گیاه، علف خوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرده خوار
تصویر مرده خوار
مرده خور، مردارخوار
فرهنگ فارسی عمید
(گَ دَ / دِ خوا/ خا)
عمل گنده خوار. رجوع به گنده خوار و گنده خور شود
لغت نامه دهخدا
(پَ ژُهْ)
اندوه خوار. غم خوار. غم خور. غمگین:
خجسته بادت نوروز و نیک بادت روز
تو شادخوار و بداندیش خوار و انده خوار.
فرخی.
روا بود که یکی مرد آفرید ایزد
و هم زتنش یکی جفت کرده انده خوار.
(از جامع الحکمتین ص 233) ، تدهین شده. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). روغن داده. مدهون. (از صحاح الفرس) ، مطلا و مفضض شده. (ناظم الاطباء). زراندود. مموه. (یادداشت مؤلف) :
قلب اندودۀ حافظ بر او خرج نشد
کاین معامل بهمه عیب نهان بینا بود.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ مَ / مِ)
آنکه چیزهای پست و متعفن چون روده و شکنبه و امثال آن خورد
لغت نامه دهخدا
آنکه مرده حورد آنکه لاشه خورد، آنکه از قبل مراسم کفن و دفن و عزداری مردگان ارتزاق کند
فرهنگ لغت هوشیار
خورنده گیاه، جانوری که خوراکش منحصرا گیاهان و علفها باشد علف خوار جمع گیاه خواران. یا گیاه خواران. ( جمع گیاه خوار) جانورانی که منحصرا تغذیه آنها از انساج گیاهی باشد از قبیل دامها و انواع گوزنها و آهو ها و برخی حشرات علف خواران، علف زار مرتع: چون ربیع بودی بگیاه خوار از آنجا برفتندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده خوراک
تصویر گنده خوراک
کسی که خوراکش چیز های بدبو و پست (مانند شکنبه روده و غیره) باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده خوری
تصویر گنده خوری
خوردن خوراکهای بد و پست (مانند شکنبه روده و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده بهار
تصویر گنده بهار
بارانی که در فصل سرما بارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده خویی
تصویر گنده خویی
بد بو بودن عرق کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندوه خوار
تصویر اندوه خوار
غمخوار متعهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انده خواری
تصویر انده خواری
غمخواری تعهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده خور
تصویر گنده خور
کسی که چیز های بدبو و پست (مانند شکنبه روده و غیره) خورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انده خوار
تصویر انده خوار
اندوه خوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده خواری
تصویر گنده خواری
کسی که چیز های بدبو و پست (مانند شکنبه روده و غیره) خورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندک خوار
تصویر اندک خوار
کم خوار کم خور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرده خوار
تصویر مرده خوار
((~. خا))
لاشخور، کسی که برای خوردن غذا در مراسم ختم و عزاداری شرکت می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
Vegetarian
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
végétarien
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
vegetarian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
शाकाहारी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
vegetariër
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
vegetariano
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
vegetarisch, Vegetarier
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
vegetariano
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
вегетаріанський , вегетаріанець
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
вегетарианский , вегетарианец
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
wegetariański, wegetarianin
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
vegetariano
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گیاه خوار
تصویر گیاه خوار
채식주의자 , 채식주의자
دیکشنری فارسی به کره ای